عادل فردوسی پور در زمین معماری و ساخت
به گزارش وبلاگ دایی جان، جلال حسن خانی معمار، پژوهشگر و منتقد در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: زمانی که پخش برنامه نود آغاز شد، هیچ کس تصور نمی کرد اثربخشی و نفوذ این برنامه این قدر بر جامعه حرفه ای فوتبال و طرفداران مؤثر باشد. فراگیری آن کم کم ایجاد شد تا جایی که حتی افرادی که به فوتبال علاقه ای نداشتند به تماشای این برنامه نشستند.
تفاوت برنامه 90 با سایر برنامه ها (که پس از آن با آن کیفیت و اثربخشی شکل نگرفت) رصدکردن زمین بازی و موضوعات پشت صحنه، تحلیل و نقد بدون جانبداری و بی طرفانه بود.
مقابل عادل فردوسی پور هر شخصی و هر سازمانی بود تفاوتی نداشت، عادل، عادلانه و بدون تعارف و تکلیف، نقد و چراهایش را مطرح می کرد. همین نقد جراحت دهنده به مذاق خیلی ها خوش نیامد و بساطش را برچیدند. شاید بین عرصه فوتبال و معماری تفاوت های زیادی باشد، اما شباهت هایی هم وجود دارد.
راهنمایی هر دو به وسیله جریان سرمایه و قدرت یکی از اشتراک هاست. در ساحت معماری که در نهایت قسمتی از بافت شهر می گردد، دید نزدیک و نگاه از دور برای نقد ضروری است.
سناریوی برنامه نود اثربخشی ایجاد نکرد، عادل فردوسی پور باعث ایجاد جراحت هایی تعمیم گر می شد و بعد از آن هم نتوانستند جای او را بگیرند و اکنون چنین خلأیی در صنعت ساخت وساز و معماری که گردش مالی بسیار بزرگی ایجاد می نماید، ضروری است.
یکی از تفاوت های فوتبال و معماری آن است که سیاست گذاری کلی تیم های فوتبال قابل تجدید نظر است؛ اما اشتباهات تک تک دانه های معماری و اثر آن ها بر بافت شهر سال های سال پابرجاست و خیلی سخت و در بازه زمانی بسیار طولانی قابل جبران است. معماری مانند فوتبال در لحظه، هیجان جمعی ایجاد نمی نماید؛ شاید برای این است که برنامه جامعی برای نگاه آسیب شناسانه به آن از رسانه های جمعی عمومی شکل نگرفته است.
در پژوهشی از معماران پرسیدیم یک منتقد باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ آیا شخصی مثل عادل فردوسی پور با آن مشخصات و ویژگی ها می تواند به فضای معماری و ساخت وسازی که درحال حاضر حاکم است، سروسامانی بدهد؟ در واقع منتقد کیست و چطور می تواند تأثیرگذار باشد؟
آرش نصیری: با اینکه عادل فردوسی پور در فوتبال خیلی مفید بوده است، ولی سطح معماریمان پایین تر از سطح فوتبالمان است. در فوتبال قهرمان آسیا هستیم، ولی در معماری قهرمان غرب آسیا هم نیستیم. تنها راه نجات معماری ایران تغییر سیستم آموزشی در دانشگاه هاست.
ساختار آموزشی ما باید تغییر کند. بیمار اصلی معماری ما نظام آموزشی مان است. به عبارتی آدم ها از دانشگاه که بیرون می آیند، درگیر روش های رایج کسب و کار می شوند و به شیوه سعی و خطا پیش می فرایند.
منتقدان هم باید در دانشگاه درس خوانده باشند. تفاوت فوتبال از نگاه فردوسی پور با بقیه منتقدان در چیست؟ فردوسی پور مطلع به زمانه و آموزش یافته مکتب دنیای فوتبال است. او تاریخ فوتبال ایران و دنیا را می داند و خودش می گوید تمام بازی های مهم فوتبال را نگاه می نماید.
تمام مقالات خارجی فوتبال را می خواند. در واقع علت خاص بودنش این است، آیا ما در ساخت معماری چنین منتقدی داریم؟ نمی دانم یعنی اطلاعاتم کافی نیست، فکر نکنم. صندلی ما در حوزه معماری دنیا چیزی مثل سطح تکنولوژی و قابلیت رقابت ایران خودرو در عرصه دنیای است. هرچند ما می توانیم ایران خودرو را به عراق و سوریه بفروشیم، اما معماری را نتوانسته ایم صادر کنیم.
آیا پیمانکاران ما و مشاوران ما مشتری دنیای دارند؟ یا می توانند داشته باشند؟ بازیکنان فوتبال ما به اروپا می فرایند و بازی می نمایند. خود فوتبال جلوتر از معماری معاصر ماست. ما کار هایی داریم می کنیم که هنوز به مرحله صادرات نرسیده است.
کورش دباغ: برنامه 90 برای بینندگان بسیار مجذوب کننده و جالب بود، درحالی که معماری برای عموم امری بسیار کسل نماینده و غیرجالب است. البته عادل فردوسی پور فردی بسیار باهوش و وارد به حواشی فوتبال است که از پس این امر به خوبی برآمد و حقیقتا تأثیرگذار بود.
من فکر نمی کنم معماری آن چنان جاذبه ای برای عموم داشته باشد. معماری برای دست اندرکاران آن در مدیای دیگری می تواند جا باز کند؛ مثلا من اینستاگرام را یک مدیای مناسب برای راهنمایی طرز فکر های مختلف در معماری می بینم، چراکه فکر می کنم معماری به وسیله تلقین از راه حافظه بصری و تأثیرگذاری روی حافظه بصری مفیدتر است.
هومن بالازاده: باید تجربه کرد، هنگامی که در موضوعی مانند ورزش این رخ داده، پس برای موضوعات دیگر هم می توان برنامه هایی از طیف عمومی و فراگیر که تأثیرگذار باشد، ساخت.
این موضوع به یک برنامه ریزی دقیق تر احتیاج دارد، زیرا این برنامه در راستای آموزش عمومی جامعه است. این برنامه ریزی حتی از بچه ها آغاز می گردد. اینکه بدانیم آن ها چگونه به معماری فکر می نمایند و این اصل که مفاهیم در فکر آن ها از سنین پایین شکل بگیرد. این دیدگاه در جوامع مختلف فرق دارد، زیرا هر جامعه ای برای طیف عمومی خود حساسیت های مختلفی را ایجاد نموده است. در واقع رسانه اگر به گونه ای باشد که افراد مختلف جامعه را نسبت به فضایی که در آن سکنی می گزینند، حساس کند؛ می تواند در رشد عمومی جامعه تأثیرگذار باشد.
این برنامه ها می تواند در سبک زندگی و سلامت روانی افراد و حتی شادابی بچه ها تأثیر بسزایی بگذارد، زیرا محیط زندگی با رفتار هایی که در آن محیط انجام می گردد رابطه مستقیم دارد.
محمدرضا نیکبخت: بدون شک این اتفاق خودبه خود رخ می دهد، زیرا ما در یک دوران گذار هستیم که گونه های مختلف مدیا به وجود می آید و بر فرایند فکری جامعه ای که به نوعی مربوط به معماری است تأثیر می گذارد.
فقط نکته ای که وجود دارد این است که بعضا این مدیا ها خطا ننمایند و چیزی به جز معیار های ارزشی برایشان اهمیت پیدا نکند. مثل گیشه سینما که در فراوری فیلم خیلی مهم است این اتفاق هم اگر برای این مدیا ها شکل بگیرد (کم اینکه در خیلی از نشریات بسیار معتبر این مطلب را که به فضای معماری دامن می زنند می بینیم) معماری را به سمت و سویی که منافع مالی را دنبال می نماید جهت می دهند.
این اتفاق بدون شک رخ می دهد، فقط امیدوارم که متکی به همان علوم انسانی و علوم اجتماعی شکل بگیرد و مبتنی بر ارزش های این علوم پیش برود، نه لزوما معیار های کم اعتبار و چهره های سوداگری، زیرا به راحتی این رؤیا ها به سوداگری آکنده می شوند.
سام طهرانچی: من مثالی در این زمینه از شهر تورنتو می زنم. وقتی به آنجا می روم در حال رانندگی هنگامی که به چهارراه می رسم گاهی به علت کم حواسی یا فراموش کردن قانون های آن کشور کمی از خط عابر فراتر می روم، دوچرخه سواری که اندکی با ما فاصله دارد و می خواهد از چهارراه عبور کند، از دور آغاز به دادن اخطار به من می نماید، زیرا دارد از حقوق خود دفاع می نماید و به من گوشزد می نماید که من حق این را دارم که سلامت زندگی کنم و تو وظیفه داری که در آن چهارراه به خاطر من بایستی.
این واکنش، یک انتقاد است، اما به لحاظ اصلاح رفتاری و دیدگاه و سلیقه، این انتقاد ها می تواند کارآمد باشد؛ کمااینکه در حوزه فوتبال در زمان پخش برنامه نود، داور ها مواظب قضاوت خود بودند، زیرا می دانستند عادل فردوسی پوری هست که اتفاقات را نقد و تحلیل می نماید و سعی می نماید واقعیت را به مردم نشان دهد.
منبع: فرارو