فیلم پیشنهادی: زندگی الکتریکی لویی وین ، پرسش های پزشکی که در پی تماشا آن در ذهنم ایجاد شد
به گزارش وبلاگ دایی جان، لوئیس ویلیام وین (5 اوت 1860 - 4 ژوئیه 1939) یک هنرمند انگلیسی بود که بیشتر به خاطر نقاشی هایش که با موضوع گربه ها و بچه گربه های چشم درشت که کارهایی شبیه انسان ها انجام می دادند، معروفیت داشت.
در اواخر عمر، او در موسسات روانی نگهداری می شد و گمان می رود که دچار اسکیزوفرنی شده بود. به گفته بعضی از روانپزشکان، آغاز اسکیزوفرنی را می توان در آثار او مشاهده کرد، اگرچه در این تشخیص اختلاف نظرهایی هم وجود دارد.
وین در 5 اوت 1860 در کلرکنول لندن به جهان آمد. پدرش، ویلیام متیو وین یک تاجر پارچه بود. مادرش، جولی فلیسیت بوته فرانسوی بود. او اولین فرزند از شش فرزند و تنها فرزند پسر خانواده بود. هیچ یک از پنج خواهر او هرگز ازدواج نکردند.
یکی از خواهرهایش به نام ماری در 34 سالگی اسکیزوفرن اعلام شد و در سال 1901 در یک آسایشگاه بستری شد و 12 سال بعد در سال 1913 درگذشت.
وین با مشکل لب شکری به جهان آمد و دکتر به والدینش گفت که نباید او را تا ده سالگی به مدرسه فرستاد. در کودکی، او اغلب از مدرسه فرار می کرد.
او متعاقباً در مدرسه هنر غرب لندن تحصیل کرد و مدت کوتاهی در آنجا معلم شد. در 20 سالگی، پس از مرگ پدرش در سال 1880، او را برای حمایت از مادر و پنج خواهرش تدریس را رها کرد و به یک هنرمند آزادکار (فریلنسر) تبدیل شد. او در این کار به موفقیت های بزرگی دست یافت. او در طراحی حیوانات و منظره ها روستایی تخصص داشت و برای چندین مجله از جمله Illustrated Sporting و Dramatic News کار می کرد و چهار سال این کار را ادامه داد.
در طول دهه 1880، کار او شامل ترسیم دقیق خانه ها و املاک انگلیسی و حیوانات دست آموز بود. در یک مقطع، او امیدوار بود که بتواند با کشیدن پرتره سگ، امرار معاش کند.
وین در 23 سالگی با یک معلم سرخانه به نام امیلی ریچاردسون که ده سال از او بزرگتر بود ازدواج کرد. ازدواج با زن مسن تر در آن موقع یک رسوایی بزرگ بود. این زوج به شمال لندن نقل مکان کرد…
وین به خاطر گربه های انسان نما معروف است.
در سال 1886، اولین نقاشی وین از گربه های انسان نما شده، در شماره کریسمس مجله Illustrated London News منتشر شد. در این شماره او 150 گربه را به تصویر کشیده بود که به فعالیت هایی مانند ارسال دعوت نامه، نگه داشتن توپ، بازی کردن و سخنرانی مشغول بودند.
چنین تصویر های انسانی از حیوانات در انگلستان دوره ویکتوریا رایج بود و اغلب روی کارت پستال ها چاپ می شد.
در طول 30 سال بعد، وین یک هنرمند پرکار بود. او سالانه صد ها نقاشی می کشید و حدود 100 کتاب برای بچه ها تصویرگری کرد.
وین علیرغم محبوبیتش، در طول زندگی اش از مسائل مالی رنج می برد. او همچنان مسئول حمایت از مادر و خواهرانش بود و شم مالی پایینی داشت. او متواضع و ساده لوح بود و به راحتی مورد استثمار قرار می گرفت و برای چانه زنی در جهانی رسانه های آن موقع ساخته نشده بود. او اغلب نقاشی های خود را به طور کامل می فروخت و هیچ حق انتشاری لحاظ نمی کرد …
بعدها او به نیویورک سفر کرد و در آثار این دوره او الگو های انتزاعی افزایش پیدا کرد. بعدها روانشناسان این افزایش انتزاع را به عنوان نشانه ای از ابتلای وین به اسکیزوفرنی نسبت دادند. دیگران استدلال نموده اند که گربه های کاغذ دیواری او به سادگی الگو های پارچه هایی را مادرش طراحی می کردند، نشان می دادند و تشخیص اسکیزوفرنی را به چالش کشیده اند.
حتی بعضی این تئوری را مطرح کردند که اسکیزوفرنی او شاید نشانی از انگل توکسوپلاسموز باشد، یعنی بیماری ناشی از انگل Toxoplasma gondii که به وسیله گربه ها در مدفوع آن ها دفع می گردد.
اما این نظریه مخالف هایی هم داشت و بعضی معتقد بودند که توکسوپلاسموز توجیه گر رففتارهای شبیه اسکیزوفرنی او نیست، بعلاوه گفتنی است که وین تنها فردی در خانواده خود نبود که به یک اختلال روانی مبتلا شده بود.
در سال 1924، زمانی که خواهرانش دیگر نمی توانستند با رفتار نامنظم و گاهی خشونت آمیز او کنار بیایند، وین به بخش فقرا در بیمارستان روانی اسپرینگفیلد منتقل شد…
وین در 4 ژوئیه 1939 در بیمارستان سلامت روان ناپسبری در هرتفوردشایر درگذشت.
مایکل فیتزجرالد در سال 2001 با این ادعا که وین اسکیزوفرنی بوده، مخالفت کرد و گفت که او به احتمال زیاد به اختلال طیف اوتیستیک (ASD) مبتلا بوده است. او ادعا کرد که در حالی که آثار وین به تدریج انتزاعی تر شده بودند و تکنیک و مهارت او به عنوان یک نقاش، برخلاف چیزی که در اسکیزوفرنی انتظار می رود، کاهش نیافته بود.
مجموعه ای از نقاشی های او معمولاً به عنوان نمونه در کتاب های درسی روان شناسی مورد استفاده قرار می گیرند تا ظاهراً تغییر در سبک او را به بدتر شدن شرایط روان شناختی اش نسبت دهند. با این حال، با توجه به اینکه وین تاریخ آثارش را ثبت ننموده بود، معلوم نیست که آیا این آثار به ترتیب ارائه شده در کتاب های درسی خلق شده اند یا خیر.
زندگی وین موضوع کتاب The Electrical Life of Louis Wain است. در سال 2021 استودیو آمازون با بازی بندیکت کامبربچ در نقش وین و کلر فوی در نقش همسرش امیلی ریچاردسون فیلمی با همین نام ساخت ساخت.
این فیلم که زیرنویس و دوبله فارسی شده، بسیار تماشای است و تماشای آن را به هنردوستان، آنهایی که در پی تماشا یک فیلم احساسی هستند، روانپزشکان و روانشناسان توصیه می کنم.
پیش از هر چیز باید بازی زیبای بندیکت کامبربچ را در فیلم زندگی الکتریکی لویی وین ستایش کنیم. جای شگفتی است که چطور چنین بازی خوبی قدر ندیده است و او به خاطر آن مثلا نامزد اسکار نشده، در صورتی که برای The Power of the Dog او سر و صدای بسیار زیادی به پا شده. به هر حال علایق منتقدها و جشنواره های در این سال ها معین است و آدم تصور می نماید که اصلا فیلم ها را نمی بینند!
از جنبه پزشکی و روانشناسی هم به صورتی که توضیح دادم، فیلم جای تامل بسیاری دارد.
آیا واقعا لویی وین اسکیزوفرن شده بود؟
آیا اگر لب شکری او با یک درمان جراحی مؤثر درمان می شد، انزوا و طرد دوران کودکی ایجاد نمی شد؟ در این صورت آیا او باز هم هنرمند می شد؟ آیا چنین چیزی بعدا می توانست دست کم یکی از عوامل آشفتگی روحی او را جبران کند.
یا شاید هم او به سادگی یک اوتیستیک دارای قریحه بسیار یا Savant syndrome بود؟
شاید هم باید توکسوپلاسما را جدی تر بگیریم. در خصوص بیماری مرموز توکسوپلاسموز و تغییر رفتاری که ایجاد می نماید، قبلا در وبلاگ دایی جان، دو مقاله نوشته ام:
انگل های کنترل کننده فکر: چگونه یک زنبور خاص کفشدوزک ها را برای ادامه نسل اش، تحت کنترل قرار می دهد
وقتی موش از گربه نمی ترسد
نکته جانبی پزشکی هم درگذشت همسر لویی وین به خاطر ابتلا به سرطان پستان و غم جانکاه تحمیلی ناشی از این فقدان بر زندگی لویی وین بود.
از حیث هنر و کار رسانه، مسئله ای که به آن فکر می کنیم این است که چطور آگاهی نداشتن از قوانین حق انتشار، زندگی این هنرمند را متلاشی کرد.
و موضوع آخر هم این است که فاصله بین خلاقیت و نبوغ و آشفتگی، اندک است و جامعه معمولا هنرمندان خاص، را درک نمی نماید و باعث چرخه ای می گردد که انزوای هنرمند را افزون می نماید.
منبع: یک پزشک