وقتی اهل قلم کتاب هایشان را حراج می نمایند!
به گزارش وبلاگ دایی جان، به گزارش خبرنگار خبرنگاران در گلستان، چندی است بیشتر از گذشته، در کنار کتاب های دست دوم، اُفست و قاچاقِ موجود در آدینه بازار کتاب گرگان، کتاب هایی تخصصی و بعضاً کمیاب و نایاب که عمدتاً می توان سراغی از آن ها را در کتابخانه های شخصی و تخصصی اهل قلم و فرهیختگان یافت، عرضه می گردد. این پدیده البته در سنوات گذشته نیز به چشم می خورد؛ اما به نقل از بعضی از خریداران کتاب های دست دوم و نیز جمعی از فعالان کتاب و پای ثابت های آدینه بازار کتاب گرگان، این روزها و به دلایل گوناگون این قبیل کتاب ها، بیش از گذشته در این بازار دیده می گردد.
سری به آدینه بازار کتاب گرگان زدیم و نظر فروشندگان و خریداران و افرادی را که با این مسئله روبه رو شده اند، جویا شدیم. رضا یکی از فروشندگان در آدینه بازار کتاب که می گوید چند سالی است وارد حوزه خرید و فروش کتاب شده، در بیان دلیل اینکه در این بازار با کتاب های تخصصی، کمیاب و نایاب که بعضاً در کتابخانه های شخصی و تخصصی اهل قلم و فرهیختگان روبه رو می شویم، گفت: با حرف شما موافقم؛ البته نه لزوماً همواره و هر هفته، اما دست کم ماهی چند بار به خصوص از زمانی که تورم زیاده شده، به طور مستقیم و غیرمستقیم کتاب هایی از این قشر را می خریم و در این بازار ترجیحاً به اهلش (کتابخوان های تخصصی) می فروشیم.
وی افزود: حقیقتاً تا آنجایی که من می دانم، اهل قلم و فرهیختگانی که دست به فروش تمام یا بخشی از کتاب های کتابخانه شخصی خود به خصوص در این ایام که جامعه سخت درگیر تورم است، می زنند، دلیل اش احتیاج اقتصادی است. درواقع این افراد در بیشتر موارد علی رغم میل باطنی خود، کتاب هایشان را می فروشند.
در ادامه یکی از فعالان ادبی شهر گرگان که تمایل نداشت نامی از وی در این گزارش ذکر گردد، به ما گفت: من خودم در دو مقطع زمانی بخشی از کتاب هایم را فروختم؛ دفعه اول به خاطر کوچ از گرگان و دفعه بعد که به گرگان برگشتم، به خاطر اسباب کشی و اجاره نشینی مجبور شدم بسیاری از کتاب هایم را که کمیاب هم بودند، بفروشم.
وی افزود: سال گذشته در این مکان به طور اتفاقی چشمم به یک کتاب خاص و نایاب افتاد. صفحه اولش را که ورق زدم، نام یکی از دوستان اهل قلم را به شکلی محو که با اتوماتیک رویش کشیده شده بود؛ اما خوانا بود، دیدم. راستش را بخواهید، اول کمی جا خوردم و حتی ناراحت شدم و بعد ها غیرمستقیم از دوست دیگری شنیدم که به دلایل اقتصادی مجبور شده است بعضی از کتاب هایش را به واسطه بفروشد.
این فعال حوزه ادبیات در گرگان ادامه داد: من خودم واقعاً دلم نمی خواست کتاب هایم را بفروشم؛ اما اجاره نشینی و اسباب کشی مدام و جای کم باعث شد که علی رغم میل باطنی ام بعضی از کتاب هایم را بفروشم. هرچند ممکن است برای شما این سؤال پیش بیاید که خُب! این کتاب ها را لااقل به کتابخانه عمومی یا دوستان کتاب دوست خود هدیه می دادید؛ اما دروغ نمی توانم بگویم؛ پولش را هم واقعاً لازم داشتم.
مرتضی لطیفی از علاقه مندان به کتاب های حوزه علوم اجتماعی که خود نیز در این حوزه درس خوانده و در بیشتر موارد برای یافتن کتاب های خاص و نایاب به آدینه بازار کتاب گرگان سر می زند، گفت: لزوماً به خاطر احتیاج اقتصادی و مواردی از این دست، این قبیل کتاب ها سر از این مکان در نمی آورند.
وی در شرح بیشتر افزود: چند سال پیش یکی از اقوام خود من که کتابخانه بزرگی داشت، مرحوم شد. ورثه مرحوم که رفتارشان هیچ شباهتی با پدر کتاب دوست شان نداشت و خلاصه، اهل کتاب نبودند، به همراه بعضی از لوازم منزل پدری، کتاب های ارزشمند او را هم به یک سمساری و به نازل ترین قیمت فروختند.
لطیفی ادامه داد: برای همین هم، من معتقدم وجود این قبیل کتاب ها در این قبیل بازارها، لزوماً ناشی از احتیاج اقتصادی نیست و خودم چون این اتفاق ناخوشایند را دیدم، باور دارم که به این شکل هم این قبیل کتاب ها سر از جایی مثل آدینه بازار کتاب درمی آورند.
این شهروند گرگانیِ علاقه مند به حوزه کتاب در سرانجام گفت: در هر حال همان طور که یافتن کتابی خاص و کمیاب و نایاب برای منِ مشتری در این بازار جذاب است، بی شک برای فروشنده آن که احتیاج اقتصادی دارد، ناراحت کننده است و تنِ امثال آن متوفی که اموالشان گیر ورثه ای کتاب نشناس می افتد، در گور لرزان است.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران